در صنایع فلزی و بهویژه در تولید و عملیات حرارتی فولاد، چگونگی افزودن و کنترل میزان کربن در آهن پایه از اهمیت بنیادی برخوردار است. ترکیب کربن با آهن، خواص مکانیکی، فیزیکی و شیمیایی ماده نهایی را بهطور چشمگیری تغییر میدهد و باعث پدید آمدن گسترهای از آلیاژها از چدنهای شکننده تا فولادهای بسیار مقاوم و انعطافپذیر میگردد. پرسش «کربن چگونه به آهن تزریق میشود؟» در برگیرندهٔ مفاهیم متنوعی است: از روشهای تولید ذوبی که در آن کربن به مذاب اضافه میشود، ورق VCN100 و ورق هاردوکس و ورق گالوانیزه آهن مکان تا فرآیندهای سطحی که کربن به لایهٔ سطحی آهن و فولاد منتقل میگردد، و همچنین روشهای نوین مثل بهرهگیری از گازها یا پوششها. در این مقالهٔ جامع هدف ارائهٔ تصویر کامل و دقیق از روشها، اصول علمی، مزایا و معایب هر روش، پارامترهای کنترلی و کاربردهای صنعتی است.
مفهوم «تزریق» کربن و طبقهبندی کلی روشها
واژهٔ «تزریق کربن» در متون فنی معانی مختلفی دارد؛ بهطور کلی میتوان آن را در سه دستهٔ اصلی قرار داد:
- افزودن کربن به مذاب آهن یا فولاد (تغییر محتوای کربن در کل حجم قطعه یا محصول).
- نفوذ یا اشباع سطحی کربن در فولاد (مانند فرآیندهای سختکاری سطحی کربنی یا کربورهسازی).
- افزودن یا واردکردن کربن به ساختار قطعات پس از شکلدهی (مثلاً روکشدهی، جوشکاری با الکترودهای کربندار، یا فرآیندهای پودری/پاششی).
هر یک از این دستهها شامل زیرشاخهها و تکنیکهای متنوعی است که در ادامه بهتفصیل بررسی میشوند.
۱. افزودن کربن به مذاب آهن/فولاد (Control of bulk carbon)
در مراحل تولید اولیهٔ فولاد و چدن، کنترل محتوای کربن در مذاب حیاتی است. این فرایندها عمدتاً در کورههای مختلف انجام میشوند.
۱.۱ کوره بلند (Blast Furnace) و ریختهگری چدن
در تولید چدن خاکستری و چدنهای دیگر، کربن عمدتاً از کربناتورهای خوراک (زغال یا کک) و از دوغاب آهنسنگ حاصل میشود. در کورهٔ بلند، زغالسنگ به صورت کک تبدیل شده و در واکنشهای احیایی همراه با Fe2O3 یا Fe3O4 باعث احیای آهن و وارد شدن کربن به مذاب میشود. محتوای کربن در چدن ممکن است تا حدود ۲ تا ۴ درصد یا بیشتر باشد.
- مکانیزم: کربن بهصورت حلشدۀ آتمی و نیز بهصورت کاربیدها (مانند Fe3C یا سمنتیت) در ساختار چدن حضور دارد.
- کنترل: با تنظیم نسبت کک، راندمان کوره، دمای مذاب و زمان اقامت.
۱.۲ فرآیندهای ذوب در کورههای الکتریکی (EAF) و کورههای قوس القایی (Induction)
در تولید فولاد از قراضه یا آهن خام، کربن بهصورت کنترلشده به مذاب اضافه یا از آن حذف میشود. در کورههای قوسی برقی (EAF) یا القایی، افزودن موادی مانند کک، آنثراسیت، یا حتی افزودنیهای پودرکربنی مرسوم است.
- هدف: دستیابی به محتوای کربن دلخواه (مثلاً فولاد کربنی کم، متوسط یا پرکربن).
- روشهای افزودن: افزودن کک، پودر کربن، یا ترکیبات حاوی کربن در زمان ذوب یا پس از ذوب؛ همچنین تنظیم با عملیات دمش اکسیژن برای اکسیداسیون کربن وقتی نیاز به کاهش کربن باشد.
۱.۳ واکنشهای شیمیایی: اکسیداسیون و احیاء کربن
کنترل کربن در مذاب نه تنها با افزودن، بلکه با اکسیداسیون آن (با اکسیژن) یا کاهش (با افزودن کربن) انجام میشود. در فرایند BOF (Basic Oxygen Furnace)، اکسیژن دمیده میشود تا کربن اضافی اکسید شده و به CO یا CO2 تبدیل شود؛ در مقابل، در صورت نیاز به افزایش کربن، افزودنیهای کربندار وارد میشوند.
- نکتهٔ فنی: نرخ اکسیداسیون و حل شدن/تبخیر کربن تابع دما، اکتیویتهٔ کربن، حضور عناصر دیگر (مانند سیلیسیوم، منگنز) و بهخصوص شرایط سطحی مذاب (دمش گازها) است.
۲. کربورهسازی (Carburizing) — نفوذ کربن به لایهٔ سطحی فولاد
یکی از رایجترین معانی «تزریق کربن» در مهندسی مواد، کربورهسازی سطحی است؛ فرایندی که در آن کربن به سطح فولاد نفوذ میکند تا لایهای سخت و مقاوم در برابر سایش ایجاد شود در حالی که هستهٔ قطعه خواص تاف و انعطاف را حفظ میکند.
۲.۱ اصول فیزیکی و شیمیایی نفوذ کربن
کربورهسازی مبتنی بر نفوذ اتمهای کربن به درون فاز فریت آستنیتی یا فازی است که فولاد در دماهای مخصوص به آن به خود میگیرد. نفوذ تابعی از دما، زمان، غلظت کربن در گاز یا محیط کربندهنده، و ضریب نفوذ کربن در فاز پایه است.
- قانون فیک: نفوذ غالباً با قوانین نفوذ (قانون فیک) توصیف میشود؛ عمق نفوذ متناسب با مربع ریشه زمان (x ∝ sqrt(D·t)) است، که D ضریب نفوذ است.
- آستنیت: معمولاً کربورهسازی در دماهایی انجام میشود که ساختار فولاد آستنیتی است (حدود 850–950 °C) تا نفوذ تسهیل شود.
۲.۲ روشهای کربورهسازی
الف) کربورهسازی گازی (Gas Carburizing)
- مکانیزم: قطعه در فضای گازی حاوی هیدروکربنهای سبک (مانند متان، پروپان یا گاز مصنوعی شهر) یا گاز کربندهنده قرار میگیرد. در سطح واکنش تجزیهٔ گاز باعث آزادسازی کربن میشود که وارد فلز میشود.
- مزایا: کنترل دقیقتر ترکیب گاز، امکان کنترل عمق و توزیع کربن، مناسب برای قطعات سری.
- معایب: نیاز به تجهیزات کورهٔ خلاء یا کنترل گاز، خطر اکسیداسیون اگر جو محافظ مناسب نباشد.
ب) کربورهسازی مایع (Liquid Carburizing) یا نمککاری
- مکانیزم: قطعه در وان حاوی نمکهای کربندهنده (مثل سدیمسیانید یا پتاسیمسیانید سنتی؛ البته ترکیبات مدرن کمخطرتر نیز وجود دارد) غوطهور میشود. کربن از نمک به سطح منتقل و نفوذ میکند.
- مزایا: سرعت نفوذ معمولاً بیشتر از کربورهسازی گازی، مناسب برای تولید قطعات با هندسههای پیچیده.
- معایب: آلودگی و خطرات زیستمحیطی و برای کارگران، نیاز به مدیریت ضایعات شیمیایی.
ج) کربورهسازی جامد (Pack Carburizing)
- مکانیزم: قطعات در میان مواد جامد کربندهنده (مثل ذغال یا پودرهای آلی) بستهبندی میشوند و در کوره گرم میگردند. کربن از بستهٔ جامد به سطح نفوذ میکند.
- مزایا: تجهیزات سادهتر، هزینهٔ کمتر برای قطعات بزرگ یا عملیات کمتعداد.
- معایب: کنترل کمتری بر توزیع کربن نسبت به گازی، زمانهای طولانیتر، آلودگی سطح.
د) کربورهسازی القایی (Induction Carburizing)
- مکانیزم: گرمایش القایی موضعی برای رسیدن به دماهای آستنیته کردن و سپس تعرض به گاز کربندهنده یا پودر کربندهنده موضعی. برای اعمال لایهٔ سخت در نقاط خاص.
- مزایا: سرعت بالا، کنترل موضعی، مناسب برای قطعات با نیاز به سختی موضعی.
- معایب: تجهیزات تخصصی، محدودیت در هندسه و عمق.
هـ) کربورهسازی با استفاده از پلاسما (Plasma Carburizing / Ion Carburizing)
- مکانیزم: در محفظهٔ خلاء، با ایجاد پلاسما از گازهای کربندار، یونها به سطح فلز شتاب یافته و نفوذ کربن تشدید میشود.
- مزایا: کنترل عالی، فرآیند پاک، لایهٔ یکنواخت با حداقل اکسیداسیون، مناسب برای قطعات حساس.
- معایب: هزینهٔ سرمایهای بالا، نیاز به تکنولوژی پیشرفته.
۲.۳ پارامترهای کنترلی و نتایج مکانیکی
در کربورهسازی، پارامترهای کلیدی شامل دما، زمان، فعالیت کربن سطحی، فشار گاز (در فرآیندهای گازی) و سرعت سردکردن پس از فرآیند است.
- عمق لایهٔ کربندار: با افزایش زمان و دما افزایش مییابد اما نیاز به تعادل با خواص هسته دارد.
- محتوای کربن سطحی: تعیینکننده سختی پس از تمپرد و کوئنچ است؛ معمولاً سطح به محتوایی از کربن نزدیک 0.8–1.0 wt% یا بالاتر میرسد.
- ساختار پس از سردسازی: پس از کربورهسازی، معمولاً کوئنچ سریع انجام میشود تا آستنیت سطحی به مارتنزیت سخت تبدیل شود در حالی که هستهٔ با کربن کمتر به پرلیت/فریت تبدیل میگردد تا تاف باقی بماند.
۳. روشهای موضعی و پوششدهی کربنی
علاوه بر نفوذ، میتوان کربن را به صورت پوشش سطحی یا لایهٔ پودری به قطعه افزود.
۳.۱ پوششدهی پلاسما یا پاشش حرارتی (Thermal Spray)
- مکانیزم: پودرهای کاربونی یا کاربیدهای ترکیبی با استفاده از شعله، قوس یا پلاسما به صورت ذرات مذاب/نیمهمذاب بر سطح نشسته و لایهای سخت ایجاد میکنند.
- کاربرد: بازسازی سطوح فرسوده، افزایش مقاومت به سایش.
- ملاحظات: چسبندگی مکانیکی/متالورژیکی، تخلخل و کنترل ضخامت.
۳.۲ لحیمکاری، جوش و روکشهای رسوبی (Brazing/Welding/Cladding)
- در برخی کاربردها، از مواد پرآلیاژ یا سیمهای حاوی کربن برای جوشکاری یا روکشدهی استفاده میشود تا لایهای حاوی کربن بر سطح ایجاد گردد.
۳.۳ رسوبدهی شیمیایی/فیزیکی بخار (CVD/PVD)
- مکانیزم: در فرآیندهای رسوبدهی، پیشمادههای گازی حاوی کربن (مانند متان) تجزیه شده و لایههای کربنی یا کاربیدی (مثل کاربیدهای تنگستن یا کروم) روی سطح رسوب میکنند.
- کاربرد: ایجاد لایههای نازک سخت (مثلاً نیترید کربن تیتانیوم، DLC — Diamond-Like Carbon).
- مزایا: لایههای بسیار سخت و نازک با خواص سینکشی عالی.
- معایب: پیچیدگی فرایند و هزینه.
۴. افزودن کربن در فرایندهای پودر فلز (Powder Metallurgy)
در ساخت قطعات پودر متال، نسبت ترکیبات پودری تعیینکنندهٔ محتوای کربن است. میتوان پودرهای آلیاژی حاوی کربن یا افزودنیهای گرافیتی را با پودر آهن مخلوط کرد، سپس پرس و سینترینگ انجام داد تا قطعاتی با درصد کربن مشخص تولید شوند.
- مزایا: کنترل یکنواخت ترکیب، امکان تولید قطعات پیچیده بدون ماشینکاری زیاد.
- معایب: احتمال واکنش با جو سینترینگ، کنترل اندازهٔ دانه و توزیع کربن.
۵. ملاحظات فیزیکی و شیمیایی: حلپذیری کربن و شکل حضور آن در آهن
کربن در آهن میتواند به چند شکل وجود داشته باشد:
- حل جامد آلیاژی (کربن محلول در فریت یا آستنیت): میزان حلپذیری بستگی به دما و فازی که آهن در آن قرار دارد دارد. آستنیت قادر است کربن بیشتری نسبت به فریت در خود حل کند.
- کاربیدها: مانند Fe3C (سمنتیت) یا کاربیدهای پیچیدهتر در حضور عناصر آلیاژی (مثل WC ،Cr7C3).
- گرافیت: در چدنهای با ترکیب مناسب، کربن به صورت گرافیت فلسی یا استوانهای رسوب میکند.
- فازهای میانفلزی و رسوبات محلی: حضور سیلیکون، منگنز، کروم و سایر عناصر میتواند شکل و محل رسوبات کربن را تغییر دهد.
این اشکال مختلف تعیینکنندهٔ خواص نهایی مانند سختی، تردی، چقرمگی و مقاومت به سایش هستند.
۶. معضلات، خطاها و کنترل کیفیت
عملیات تزریق یا افزودن کربن میتواند موجب بروز مشکلات متنوعی شود که باید کنترل شوند:
- تجمع بیش از حد کربن سطحی: منجر به ایجاد لایهٔ شکنندهٔ سمنتی (سمنتایت) و تردی سطحی.
- اکسیداسیون و زنگزدگی: در کربورهسازی غیرمجاز یا بدون جو محافظ مناسب، اکسیژن میتواند سطح را اکسید کند و کیفیت را کاهش دهد.
- اعوجاج و ترکخوردگی: فرآیندهای سریع سردسازی پس از افزایش کربن سطحی ممکن است سبب ایجاد ترک یا اعوجاج شوند — بنابراین طراحی چرخهٔ حرارتی (آستنیتسازی، زمان نگهداری، کوئنچ، تمپر) بسیار مهم است.
- آلودگی و مسائل زیستمحیطی: بهویژه در کربورهسازی نمکی یا با مواد شیمیایی خطرناک، نیاز به مدیریت ضایعات و حفاظت نیروی انسانی است.
- کنترل یکنواختی: در کربورهسازی، کنترل توزیع عمق و مقدار کربن به جهت عملکرد مطلوب قطعه ضروری است.
۷. انتخاب روش مناسب بر اساس کاربرد
انتخاب روش تزریق یا افزودن کربن بستگی به پارامترهای زیر دارد:
- هدف نهایی (افزایش سختی سطحی، تولید فولاد با درصد کربن مشخص، ایجاد پوشش مقاوم به سایش و غیره).
- هندسه و ابعاد قطعه.
- دقت و یکنواختی موردنیاز.
- هزینه و محدودیتهای زیستمحیطی.
- تیراژ تولید (سری یا تولید تکی).
- نیاز به مقاومت در برابر خستگی، سایش یا تنشهای مکانیکی.
برای نمونه:
- برای چرخدندهها و بلبرینگها: کربورهسازی گازی یا پلاسما بهدلیل نیاز به لایهٔ سخت سطحی و هستهٔ تاف معمول است.
- برای تولید انبوه فولاد کمکربن: کنترل در کوره و تنظیم ترکیبات خوراک کافی است.
- برای قطعات حساس یا الکترونیکی: روشهای رسوبی شیمیایی/فیزیکی یا پلاسما با کنترل دقیق مناسباند.
۸. نمونههایی از کاربردهای صنعتی
- صنایع خودروسازی: شفتها، چرخدندهها، میلنگهدارها که نیاز به سطح سخت و هستهٔ چقرمه دارند، اغلب کربورهسازی میشوند.
- ابزارسازی: ابزارهای برش نیاز به پوششهای کاربیدی یا لایههای DLC برای کاهش سایش دارند.
- نفت و گاز: قطعاتی که با سایش و خورندگی مواجهاند، با پوششهای مقاوم یا ک